در بالش خفه می شد..!
- شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۴۱ ق.ظ
کابوس بحثی کاملا شخصی است! تو کابوس مرا نخواهی فهمیدی و من با کابوس تو نخواهم ترسید! بیان کردنش هم دردی را دوا نمی کند، پس وقتی جیغ می زنم و اشک آلود چشمانم را باز می کنم.. بیایید فکر کنیم راست می گویم و هیچ چیز را به یاد نمی آورم!
فکر نکنم کسی با چندین و چند دروغ در هر شب را دروغگو بنامند..
و من چگونه شرح دهم ترسم را از نابودی خط نازک نابود کننده مرز میان خواب و بیداری..؟