زیـــرِ نــــور ِمــــاه

زیـــرِ نــــور ِمــــاه

زیـــرِ نــــور ِمــــاه

بند پوتینمو می بندم، اسلحمو محکم تر می گیرم.. و این میدون مال منه..!

- می خوام سوار یه جاروی پرنده لعنتی بشم و پرواز کنان دور شم، خواسته زیادیه؟

- فقط چون شکست خوردی؟

- آره! چون شکست خوردم! چون نمی تونم شکست خوردنمو تو چشم بقیه ببینم.. نمی تونم هر دفعه که سرمو بالا می گیرم، قلبم دو تا ضربانو گم کنه!

خندید. خیلی بی ربط خندید وگفت:

- می خوای از کی فرار کنی..؟ وقتی حتی راه فرارتم آسمونه..

و مشکل همینه‌‌..! من راه فرارم حتی به اون می رسه، من زندگیم بهش وصله. من چشامو نمی تونم ازش بگیرم. نفسام بهش بنده. گفت « تو مرد این میدون نیستی..»

و این میدون لعنتی مال منه..! 

من فقط ناراحتم که شکست خوردم. وگرنه ادامه راه.. مشخصه.. :)

  • دختــرک بـی نـــام و نـــشـــان