زیـــرِ نــــور ِمــــاه

زیـــرِ نــــور ِمــــاه

زیـــرِ نــــور ِمــــاه

کــوری سفید..

هــیچ، جز آگاهی های ناآگاهی نیستند..!

سرگردان در مــیان مه،
گـام زنان روی اقیانوس ابدیت،
می دوند به دنبال ِ "نیستی"...

هـیچ آوایی حــقیقی نیست..
نزدیک ترین ها دور اند و دورترین ها نزدیک..
و نمی بینندشان..

غـــرق در"کوری" ِ سفید..

ســایه معکوسشان روی سطحی برفی،
در جهانی بورانی،
قدم می زند..

گام های سایه،
بر برف طرح می زند..

و بوران،
پاک می کند یادگاری ها را..
و دروس به ابدیت می پیوندند..


که چه؟!
مردی بینا بنشیند و بنویسد..
هیچ کوری نخواهد توانست بخواند..

آنــان هــیچ،
جز آگاهی های ناآگاهی نیستند..!


+ تحت تاثیــر کــتاب "کــوری" اثــر ِ ژوزه ساراماگو!
+ صـــدُمــین پــــست ِ این وب! صد لحظه، صــد فکر، ثبت شد! :)
 

  • دختــرک بـی نـــام و نـــشـــان

نظرات  (۲)

لازمه بگم آپ کردم؟
پاسخ:
می دونی که لازم نیست :)
همه ما کور هستیم
هر کدام به نوعی
و یک نوع مشترک
هیچیک ازما نا آگاهی های آگاهی را نمی بینیم....
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی